تا تو باشی دیگه ولخرجی نکنی....تا تو باشی تا پول دستت میاد نری mp4 و آت و آشغال بگیری
پسر! اخه چرا اینجوری هستی تو!!!!چرا یکم پس انداز نمیکنی تا همچین وقتایی به پیسی نخوری
تا تو باشی که دیگه بی حساب و کتاب خرج نکنی و حواست رو جمع کنی
خدایا یه عقل معاش به این آقا پسر بده پس فردا زن بگیره میخواد چیکار کنه با این کاراش!!!
دیشب که از سر کار به طرف خونه راه افتاده بودم انقدر از فرط مشکلات ناراحت بودم که نگو
تا به حال انقدر مستاصل نشده بودم. داشتم دیوونه میشدم آخر سر یه پیامک به بابا دادم و فقط نوشتم: من بدبختم!!!
بابا جواب داد چی شده این وقت شب نگرانم میکنی....یکم بهش دردام رو گفتم و گفتم شاید ترک تحصیل کنم بعدش هم گفتم دیگه ازت کمکی نمیخوام. گفت من نمیدونم با تو یکی چیکار کنم!!!! گفتم راست میگی پدر جان....
شب خیلی سخت و اذیت کننده ای بود. اما....چی بگم
امروز هم دیگه مجبور شدم به یکی از دوستام(ابراهیم) رو بزنم و 50 تومان ازش قرض کنم. گفتم تا حقوق بگیرم حداقل اعصابم سرجاش باشه....خیلی هفته ای که گذشت برام سخت بود جدا از وضعیت غذا خوردنم سر کار هم برام سخت شده بود برم همه اش مواظب بودم پول کم نیارم
خدایا کمکم کن تا دوباره اون روزا تکرار نشه. من دیگه اعصاب ندارما
ساعت 2 از دانشگاه رفتم کار ویراستاریم تا5
8تا 10:30 هم اون یکی محل کارم بودم و در خماری اینترنت بال بال میزدم
صبح به خانم کاشی(حسابدار شرکت سیدخندان) زنگ زدم کفتم من دیگه نمیخوام برم مغازه ملاصدرا دستشوییش فرنگیه و جا برای نماز نداره .... آخر سر وقتی دید دار بهونه میارم با اون لحن بامزه ای که داره گفت واای چقدر قِر میای تو!!!
کلی خندم گرفت...گفتم باشه میرم .
واقعا دیدم دارم قررررر میام